محمد طاهامحمد طاها، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 26 روز سن داره

◕‿◕قلب مادری◕‿◕

گاهی

گاهی گمان نمی بری و می شود... گاهی نمیشود که نمی شود... گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است ... گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود گه جور می شود خود آن بی مقدمه... گه با دوصد مقدمه ناجور می شود... گاهی گدای گدایی و بخت نیست ... گاهی تمام شهر گدای تو می شود   ...
5 آذر 1390

آرزوی خوب

هرچه آرزوی خوبه مال تو هر چه که خاطره داری مال من اون روز های عاشقونه مال تو این شبای بیقراری مال من ...
5 آذر 1390

به احترام فصل عاشقانه من

طاهای نازم...امید قلبم... تو شاه شهر بهاری بیا به خانه من           بگو شکوفه کند عشق روی شانه من بگو نسیم ببوسد تمام گلها را                      به احترام فصل عاشقانه من صدای چلچله وارت شبیه یک چشمه           همیشه روشن و جاریست در ترانه من.. شمیم عطر بهاریست هر تنفس تو              حضور تو همه نور است ای یگانه من.....   ...
5 آذر 1390

پسرم ...نفس مادر

نفس نفس بودن من از تو.... شکفتن و گفتن من از تو ... بیا ببین در چه حالم از تو... بیا ببین در چه حالم از تو... *************************************** نفس تنها بهانه ایست برای با تو بودن... برای از تو گفتن و برای تو را دیدن... دوستت دارم باران طراوت بخش زندگی ام...هدیه زیبای معبودم....     ...
5 آذر 1390

لبخند پسرم

پسرم.. همه زندگیم ..خوشبو ترین گل باغم... عاشقانه لبخند ها و چشمک زدن هات رو دوست دارم.شیرین کاریهات مجنونم کرده... با تو دوبار ه پر زدن برای من حقیقته..     دیدن یک لحظه نگات مثل نفس غنیمته... امید زنده بودنی....برگ خزون بغض من..   بغض دلم که بشکنه رو شیشه بارون می زنه... یاد قشنگ و ناز تو تنها امید بودنه...         یادت باشه یادم باشه دلم برات پر میزنه... ...
5 آذر 1390

هرگز نديدم بر لبی لبخند زيباى تورا

سلام پسر نازم : عاشقانه شیطنت هات/ورجه وورجه ها/ کنجکاویهات و همه آتیش سوزوندن هات رو دوست دارم. خدا رو شکر میکنم که یه پسر سالم و غبراغ بهم داده تا این همه شیطونی کنه..... پسر مهربونم می خوام بدونی با وجود اینکه هر روز بزرگ و بزرگتر میشی ولی آغوش من تا هیشه اندازه توست..حتی آن زمان که تو مردی بالنده و من پیر زنی فرتوت شده باشم گوش مادر تا همیشه منتظر شنیدن حرفهایت و شانه هایم آماده کشیدن غصه هایت است...  دوست دارم بودنت را....بودنت ر ا دوست دارم....           ...
5 آذر 1390

ضربان قلب مادر

سلام پسر خوب و مهربونم... دوباره اومدم تا بهت بگم چقدر دوستت دارم و فقط به اميد تو زنده ام.  قلبم فقط به عشق تو به تپيدن ادامه داد.. ...
5 آذر 1390

به یاد داشته باش

 پسرم خوبم... قشنگ ترین بهونه زندگی مادر به یاد داشته باش که : هرگاه تنها شدی و به دنبال پناه گاهی می گردی به او توکل کن و بدان که:  ارزش هر مرد به قدر همت اوست... پس همت بلند دار که مردان روزگار از همت بلند به جایی رسیده اند نازنینم : خدای نا دیدنی را نه فقط در آنچه داری بلکه در آنچه نداری ببین تا ببینی که چقدر دیدنی ست.  ...
5 آذر 1390

براي او

گاهي گمان نمي بري و ميشود گاهي نمي شود كه نمي شود گاهي هزار دوره دعا بي اجابت است.... گاهي نگفته قرعه به نام تو مي شود..... گاهي گداي گدايي و شهر نيست .... گاهي تمام شهر گداي تو مي شوند.... ...
5 آذر 1390

دل نوشته های مادر

پسرم: خستگی را تو به خاطر مسپار که افق نزدیک است.. وخدایی بیدار ..که تورا می بیند.. و به عشق تو همه حدثه ها می چیند... تا تو یادش افتی وبدانی که همه حاصل از اوست.. وهمینش کافیست..   ...
5 آذر 1390